تفریح و شادی در آخر این هفته
یکی یه دونه مامان و بابا ،تصمیم گرفتیم آخر هفته شما را به بیرون بوریم.جونم برات بگه که چهارشنبه تصمیم گرفتیم شما را برای صرف شام به یک جیگرکی ببریم.چون عاشق جیگری.ولی من جیگرتو روبخورم.خلاصه رفتیم و شما هم کلی جیگر نوش جان کردی. مامانی دیروز جمعه هم،همراه مامان و بابا وحید و مامان زری و شما رفتیم دریاچه شهدای خلیج فارس .خیلی خوش گذشت .شما هم کلی ذوق زده شده بودی و ماهیهای داخل دریاچه را می دیدی و می گفتی ما،ما .قایقها را می دیدی و می گفتی قا،قا .خلاصه کلی حال کردی ...